از مردسالاری تا اخذ رضایت و برائت از شوهر برای درمان زنان!


از مردسالاری تا اخذ رضایت و برائت از شوهر برای درمان زنان!


یکی از مشکلات بزرگی که جامعه پزشکی در سراسر کشور با آن دست به گریبان است تعیین تکلیف این موضوع است که برای انجام اقدامات درمانی و یا اقدامات پزشکی غیر درمانی ( مثلاً  زیبایی) در زنان چه کسی باید اجازه بدهد؟
آیا اجازه خود بیمار مؤنث کافیست؟ 
یا لازم است فردی به عنوان ولی، قیم ،پدر، برادر، فرزند ذکور، همسر و به صورت کلی یک آقا بالاسر! باشد تا اجازه اقدام درمانی یا پزشکی برای زن، از وی اخذ گردد 

متإسفانه در جوامع مرد سالار و سنتی ، عوام فکر می کنند که اختیار زن تماماً به دست مرد (پدر یا همسر وی می باشد) و زن موظف است برای هر کاری از مردی که بالاسر وی قرار دارد کسب اجازه نماید 

قبل از وارد شدن به این بحث لازم است به یک نکته بسیار مهم اشاره نماییم که این نکته یک اصل قانونی بسیار کلیدی و اساسی است که در کلیه روابط اجتماعی حاکم بر جامعه می باشد 

ماده 2 قانون مجازات اسلامی- هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود.

بنابراین اگر در قانون به جرم بودن و مجازات  عمل خاصی اشاره نشده باشد نمی توان آن عمل را جرم دانست 
نکته دوم اشاره به این موضوع اساسی است که ممکن است عملی از نظر شرعی اشکال نداشته باشد ولی قانون آن را جرم در نظر بگیرد و مرتکب را مجازات نماید  و یا برعکس!
برای مثال اگر مردی ، زن غیر باکره ای را شخصاً و مخفیانه صیغه نماید و این ارتباط زناشویی را درنزد دفترخانه رسمی ثبت ننماید از نظر شرعی هیچ عمل خلافی صورت نگرفته است اما از نظر قانونی این زوج به دلیل عدم ثبت این ازدواج در مرجع رسمی به مجازات مختصر مالی محکوم خواهند شد 

بنابراین در مواردی ممکن است اختلاف نظری هر چند جزئی بین شرع مقدس اسلام و قانون جاری کشور وجود داشته باشد 
اما چیزی که در نهایت در محاکم قضایی به آن استناد می گردد قانون است.

اجازه بدهید به بحث خود بازگردیم 
از نظر شرعی زنِ متأهل برای امور زندگی خود باید از همسرش تبعیت نماید ولی این موضوع به این معنی نیست که مرد صاحب اختیار تامِ  زن خود می باشد و استثنائات زیادی  در این بین وجود دارد که  تمامی مراجع عظام نیز به این استثنائات اشاره فرموده اند. 
برای مثال خروج زن شاغل از منزل برای حضور در محل کاراز جمله این موارد است ( که البته این امر نیز شرایط خاص خود را دارد )

اما سوال اساسی این است که اگر خانمی برای انجام معالجات پزشکی نیاز به عمل جراحی داشته باشد آیا باید رضایت همسر را نیز کسب نماید؟ و آیا مرد می تواند مانع هسر خود جهت انجام عمل جراحی یا اقدامات درمانی  گردد؟
 اشتباه رایج فعلی تقریباً در تمامی مراکز درمانی کشور این است که فکر می شود هر زنی که به مرکز درمانی مراجعه نمود باید یک مرد به عنوان همه کار و تصمیم گیرند با وی باشد تا برای او تصمیم بگیرد که صد البته این فکر هیچ پایه عقلی و قانونی ندارد.
در قوانین کشور ما هیچ ماده قانونی درمورد اینکه زن برای انجام اقدامات درمانی نیاز به اجازه همسر خود دارد وجود ندارد لذا بر اساس مطالب ذکر شده در بالا اگر زنی برای انجام اقدامات درمانی به بیمارستان مراجعه نمود اخذ رضایت و برائت باید از خود زن صورت گیرد و نیازی به اخذ رضایت از یک مرد (پدر، بردار ، فرزند ذکور  ویا همسر نیست) 
تنها موردی که به نظر می رسد رضایت همسر لازم باشد زمانی است که خانمی تصمیم به اقدام پزشکی می گیرد که این اقدام به باروری  وی آسیب وارد می نماید (مثل توبکتومی ) در چنین شرایطی چون حق فرزند دار شدن از شوهر این خانم سلب می گردد به نظر می رسد که باید همسر هم در گرفتن این تصمیم دخیل باشد 
برای مثال زوجی که 7 فرزند دارند و زن در زمان سزارین هشتمین فرزند از پزشک متخصص زنان درخواست دارد که توبکتومی شود مسلمآً در چنین شرایطی باید همسر این خانم هم در جریان امر قرا گرفته و از وی نیز اخذ رضایت صورت گیرد 
اما اگر خانمی جهت درمان سرطان سرویکس خود لازم باشد که تحت عمل جراحی هیسترکتومی قرار گیرد و مسلماً این عمل جراحی منجر به ناباروری دائم این زن خواهد گردید در چنین موردی عدم رضایت همسر نمی تواند شرط باشد چرا که حفظ جان بیمار از اهم امور است 
به نظر می رسد که اگر مردی نیز قصد انجام وازکتومی داشته باشد اخلاقاً باید همسر وی در جریان امر قرار گرفته و به این امر رضایت داشته باشد چرا که با انجام این عمل جراحی در مرد ، زن از نعمت بچه دار شدن محروم می گردد
در قوانین موضوعه نیز هستند مواردی که رضایتِ شوهر شرط انجام یک اقدام پزشکی در نظر گرفته نشده است 
برای مثال در قانون سقط درمانی صراحتاً اشاره شد ه است که برای اخذ مجوز سقط درمانی تنها و تنها به حضور زن باردار و درخواست وی برای انجام سقط درمانی احتیاج است وقانون حضور یا رضایت مرد را در این مورد شرط ندانسته است
بنابراین در یک جمع بندی کلی می توان چنین نتیجه گرفت که در یک خانم که به بلوغ جسمی و عقلی رسیده باشد (که به صورت عرفی سن 18 سالگی را برای این امر در نظر می گیرند) و قادر به تصمیم گیری عقلانی برای خود باشد  رضایت خود فرد برای انجام اقدامات درمانی کافیست و رضایت هیچ مردی(مثل پدر، بردار، همسر یا فرزند ذکور)لازم نیست

البته باید متذکر شد که ممکن است چنین اقدامی موجب بروز سر و صدا و درگیری در مرکز درمانی از جانب مردانی شود که فکر می کنند صاحب اختیار زنان هستند که مسلماً این امر ناشی از نا آگاهی این افراد از قوانین و تفکر مردسالارانه اشتباه  ایشان می باشد!

تنها نکته باقی مانده انجام اعمال جراحی صرفاً زیبایی مثل رینوپلاستی، ماموپلاستی ، لیپوساکشن و.... می باشد 
سوال مطرح شده در این مورد که آیا چنین مواردی نیاز به اجازه همسر هست یا خیر، از جمله موادری است که نیاز به بحث و واکاوی بیشتر دارد 
در چنین مواردی نیز قانونِ صریح و مشخصی وجود ندارد که رضایت همسر یا پدر، برادر یا فرزند ذکور را شرط کرده باشد 
تنها موضوع ، بحثِ شرعی مطلب است که اگر چنین اقدامی به حقوق مرد در مقوله تکالیف زناشویی آسیب وارد نماید شرعاً نیاز به رضایت همسر وجود دارد
که به این امر نیز در مقوله اختلاف نظر مختصرشرع و قانون در پاره ای امور اشاره گردید 

در انتها هیأت تحریریه کانال "دفاع از حقوق جامعه پزشکی" و "مؤسسه حقوقی ـ پزشکی دادمهر" از تمامی همکاران محترم و نیز حقوقدانان گرامی درخواست دارد در صورتی که قانون یا مستند خاصی در مورد محدودیت اخذ رضایت از زنان در امر ارائه خدمات درمانی  دارند به ادمین کانال ارسال فرمایند تا از همین طریق به اشتراک گذارده شود                                                                                                       https://t.me/dadmehr_org



ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram