كيارستمي ،حكم و باقي قضايا


يلدداشت امروز يكشنبه ١٨ مهر در شرق


كيارستمي ،حكم و باقي قضايا 

   انتشار حكم نظام پزشكي -جعلي يا واقعي -هم نتوانست أنطور كه بايد ابي بر اتش صحبت ها ي مربوط به كيارستمي باشد تا مردم و هنرمندان بتوانند به ارزش هاي هنري كيارستمي و پزشكان و رسانه ها به مشكلات سلامت كشور  بپردازند .در اين ارتباط يك بار ديگر بايد بر چند نكته تاكيد كرد:
- موضوع درمان و عوارض درمان ايشان ارتباط زيادي با مشكلات درماني مردم ندارد جراح ايشان يكي از معروف ترين ها و محيط درماني ، خصوصي و از بهترين ها و مورد انتخاب خود ايشان بوده است و اگر عوارض منجر به مرگ مورد نظر باشد از نيمه اين جريان بيشترين توجه از طرف بالاترين مقام سلامت اعمال شده است اين ها امكاناتي است كه براي أكثريت مردم قابل دسترسي نيست .بنابراين هر واكنشي نميتواند واكنش به مشكلات درماني مردم باشد و اغراق در اين ماجرا اگرچه يك مورد خصوصي بوده و  تنها به همين پرونده مربوط ميشود اما بي ترديد بر ميزان خطر پذيري كل جامعه پزشكي در تمام بخش هاي كشور تاثير خواهد گذاشت  بخصوص كه در اين مورد خاص نقش عامل انساني بسيار پررنگ تَر از سيستم ميباشد. 
مكررا گفته شده است كه پزشكان -اگرنه لزوما پزشك معالج كيارستمي -خود از قربانيان "سيستم "سلامت محسوب ميگردند .  
  -حكمي كه براي پزشك معالج صادر شده -اگر درست باشد - در سلسله احكامي كه نظام پزشكي صادر ميكند يكي از سنگين ترين هاست .نظام پزشكي برخلاف پزشكي قانوني كه درصد ديه و رقم تعيين ميكند به عنوان انجمن پزشكان تنها احكام انضباطي صادر ميكند كه بيشتر از زاويه حيثيتي اهميت دارند .تاييد تخلف به همراه محروميت از طبابت ولو به شكل موقت حكمي است كه بعد از سلسله مراتب تذكر شفاهي ،تذكر كتبي ،درج در پرونده بسيار شديد بوده و  تنها يك درجه شديدتر از خود دارد كه ان هم محروميت دايم از طبابت است  اين احكام قانونا به سابقه احكام صادره  در مورد ان پزشك هم ارتباط دارند و طبيعتا بدون سابقه و براي اولين بار محروميت دايم يا دراز مدت امكان پذير نيست ونبايد باشد .در صورت صحت اين حكم قطعا پزشك معالج حق اعتراض داشته و اين كار را انجام خواهد داد چراكه قطع نظر از اينكه اعتبار حرفه اي او كه تنها سرمايه يك پزشك ميباشد را خدشه دار ميسازد كار پزشكي او را براي سراسر عمر بسيار پرمخاطره خواهد كرد ! 
- نكته اي كه گويا مغفول ميماند اينكه قضاوت در مورد پرونده منجر به مرگ در مقايسه با  پرونده اي كه منجر به مرگ نگرديده و تنها عوارض جراحي در ان مطرح است و علت مرگ تنها ارتباطي غير مستقيم ممكن است با عوارض مورد بحث داشته باشد ذاتا متفاوت بوده عواقب و نتايج كاملا متفاوتي بر ان مترتب است . كه در اين مورد بخصوص حتي علت مرگ هم به روشني معلوم نيست كه كار كارشناسي را بسيار دشوارتر ميكند
- درمورد تاثير أفكار عمومي بر حكم صادره بايد گفت اين عاملي است كه نميتوان  از ان اجتناب كرد ! جالب است  بدانيد كه در امريكا اگر كار تخلفات پزشكي به دادگاه بكشد -كه با محمل هاي مختلف كمتر اتفاق ميفتد - بعد از اظهار نظر كارشناسان كه وجوه علمي را بررسي ميكنند نظر نهايي را هييت منصفه اي كه بايد لزوما غير پزشك باشند صادر ميكند كه غير از مسايل علمي كليت قضيه شامل مسيوليت پذيري طبيب وضعيت بيمار و  نتيجه حاصله را هم در نظر ميگيرد  

-مرگ هنرمند ربايش زيباترين پديده جهان هستي است از اين رو هراسناك ترين چهره مرگ را به نمايش ميگذارد فاجعه اي كه هركس در برخورد باان ممكن است چنان به هم ريزد كه ناخوداگاه در انتخاب واكنش مناسب درماند پزشكان با تجربه در برابر   چنين  برخورد هايي برنمي اشوبند هنرمندان هم كه خواه ناخواه الگوهاي رفتاري مردم هستند نبايد الگوي پرخاش با طبيب را كه يكي از واكنش ها در برابر مصايب بزرگ پزشكيست به نمايش بگذارند حتي و بخصوص اگر طبيب به گمان ايشان مقصر هم باشد!      
https://telegram.me/bzyad


ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram