دفاع از حقوق جامعه پزشکی: دکتر احمد میر، پزشک مرحوم کیارستمی بعد از ماه ها سکوت بالاخره حاضر به مصاحبه با خبرنگاران شد.

ناگفته های و نا شنیده های پرونده مرحوم کیارستمی!

بالاخره دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی رأی خود را در مورد پرونده مرحوکم کیارستمی اعلام کرد اما در این پرونده مواردی چند وجود دارد که جزء ناگفته های این پرونده می باشد که جا دارد به آنها توجه بیشتری می شد

 

  1. بعد از دستور مقام محترم وزارت بهداشت به بسیج شدن مجربترین پزشکان این سرزمین برای درمان مرحوم کیارستمی چرا ایشان به چنین سرنوشتی مبتلا شدند؟

آیا این پزشکان مجرب هم در کار خود مرتکب قصور شدند؟ که اگر این چنین است باید به آموزش پزشکی در این کشور خورده گرفت که حتی بهترین و مجربترین پزشکان این مرز و بوم نیز خطا کار از آب در آمده اند و نتوانسته اند به داد بیمار برسند! (لازم به ذکر است که مرحوم کیارستمی نزدیک به دوماه تحت نظرمستقیم وزیر محترم بهداشت و این گروه پزشکی بوده اند)

و یا باید علت فوت مرحوم کیارستمی را در رفتن از کشور و ناقص ماندن نظارت پزشکی لازم بر وی دانست. که مسلماً در چنین حالتی مقصر فرد یا افراد دیگری، غیر از پزشکان معالج می باشند

  1. رفتن مرحوم کیارستمی به فرانسه علی رغم توصیه اکید تمامی کادر درمانی برای چه بوده است؟ آیا قانوناً و اخلاقاً پزشکان معالج ایشان این اجازه را داشتند که مانع سفر او شوند؟ آیا بر اساس قانون و اخلاق، پزشکان معالج جز توصیه به عدم مسافرت، کار دیگری می توانستند بکنند؟ و آیا بیمار عاقل و بالغی چون مرحوم کیارستمی زندانی پزشکان بوده است که مانع سفر وی شوند؟

آیا منطقی نیست که وقتی بیماری توصیه های پزشک معالج خود را انجام ندهد، خود مقصر بروز عوارض احتمالی باشد. کمی انصاف داشته باشیم اگر بیمار ما یک فرد عادی و گمنام بود آیا همگان چنین قضاوت نمی کردند که چون بیمار به توصیه های پزشکان معالج عمل نکرده است و به مسافرت رفته است پس خود مقصر است؟ پس چرا امروز در قضاوت خود به گونه ای به دور از منطق عمل می کنیم؟

آیا اگر مرحوم کیارستمی کشور را ترک نکرده بودند و پزشکان حاذق ایرانی و تیم مأمور شده از جانب شخص وزیر محترم بهداشت بهبودی وسلامت را به مرحوم کیارستمی باز نمی گرداندند؟

 

  1. سیر بیماری و درمان مرحوم کیارستمی دارای دو قسمت اساسی است یک قسمت در ایران که همه چیز به صورت شفاف برای همگان گفته شده است  و یک قسمتِ کاملاً پنهان در پرونده که هیچکس از آن خبر ندارد و شاید خانواده مرحوم کیارستمی خبر دارند و تمایلی به باز گو کردن آن ندارند؟

پاسخ این سوال هرچه باشد زمانی می توان قضاوتی منطقی ، عقلانی و خداپسندانه در خصوص این پرونده داشت که  بدانیم در فرانسه چه اتفاقی افتاده است؟ یک سری شایعات، علت فوت  مرحوم کیارستمی در بیمارستان فرانسه را خونریزی مغزی اعلام کرده اند، و گزارشات دیگر لخته شدن خون (آمبولی) و سکته مغزی متعاقب آن  راعلت فوت ایشان دانسته اند!  ایا اگر چنین امری صحت داشته باشد، علت فوت ایشان مربوط به پزشکان ایرانیست یا پزشکان فرانسوی؟

 آیا پزشکان فرانسوی دانش و تبحر لازم برای پیشگیری و درمان چنین مواردی را نداشته اند؟

 آیا نباید کادر درمانی مرحوم کیارستمی و پرونده ایشان در فرانسه مورد کند و کاو قرار گیرد؟ و اگر سازمان نظام پزشکی ایران چنین اتوریته ای برای دسترسی به پرونده مذکور ندارد و دولت فرانسه همکاری لازم را با این سازمان نداشته است باید این قسمت مهم از پرونده را کنار بگذاریم و به عبارتی صورت مسئله را پاک کنیم؟!!

چگونه می توان با خط کشیدن کامل بر روی نیمی از این پرونده در مورد آن قضاوت کرد و کدام عقل سلیمی چنین موضوعی را بر می تابد؟

  1. تنها عاملی که می توانست پرده از نیمه پنهان این پرونده بردارد کالبد گشایی مرحوم کیارستمی بود که معلوم نیست چرا مرحوم کیارستمی کالبد گشایی نشده است؟ و بر اساس کدام قانون برای ایشان گواهی فوت صادر شده است؟ و چه کسی باعث و بانی این بی قانونی است؟ و چرا سازمان نظام پزشکی و دادستان محترم سیستم قضایی به عنوان مدعی العموم دنبال پیگیری این امر و مجازات این فرد نیست؟ فردی که اگر این خطا را مرتکب نشده بود قطعاً پرده از بسیاری از نکات مبهم این پرونده برداشته می شد و شخصیت حرفه ای بی گناهی این چنین زیر سوال نمی رفت.

لازم به ذکر است که بر اساس قوانین و آیین نامه های سازمان پزشکی قانونی ، برای فردی که:

  • : علت فوت وی مشخص نیست
  • : فردی که در خارج از مرزهای کشور فوت شده است و حال به ایران منتقل شده است
  • : فوت فردی که به دنبال آن احتمال شکایت وجود دارد

 هیچ پزشکی حق صدور گواهی فوت ندارد و متوفی اجباراً باید کالبد گشایی شود.

پس چرا در مورد مرحوم کیارستمی چنین نشده است و چرا بر خلاف قانون عمل شده است؟

تنها در یک حالت ممکن است که پزشکی برای چنین بیمار متوفایی گواهی فوت صادر کند و آن اعلام صریح و کاملاً شفاف خانواده درجه یک بیمارِ متوفی مبنی بر عدم شکایت نسبت به فوت بیمارشان است! آیا در مورد مرحوم کیارستمی چنین بوده است؟ و اگر چنین باشد آیا پزشکان معالج وی در ایران باید به چنین دلیلی مجازات شوند؟

حال که علت فوت مرحوم کیارستمی مشخص نیست چه کسی می تواند با وجدان آسوده اظهار نظر نماید که همه چیز در کشور فرانسه درست و بوده است و تمام تقصیرات به گردن پزشکان ایرانی است؟ فراموش نکنیم که ما در پیشگاه خداوند هستیم و او بر تمام اعمال و رفتار ما ناظر است و روزی باید در دادگاه عدل الهی  پاسخگوی نظرات و اعمال خود باشیم

 

  1. سوال مهمی دیگری که باید مطرح شود و لازم است که جامعه محترم جراحی ایران به آن پاسخ دهند این است که اگر مرحوم کیارستمی، بیمارِ هر کدام از شما جراحان محترم این مرز و بوم  بود ، شما برای وی چه می کردید؟ و آیا اقدام دیگری جز کارهایی که برای وی انجام شده است انجام می دادید؟ آیا اقدام تشخیصی و درمانی دیگری بوده است که برای وی انجام نگرفته باشد؟ آیا برای عوارض ایجاد شده اقدام دیگری صورت می دادید؟

و سوال دیگر اینکه آیا عوارض ایجاد شده ناشی از اقدامات درمانی را باید خطای پزشکی محسوب کرد؟ و اگر چنین باشد، که باید تمامی جامعه پزشکی جهان را به جرم خطا و قصور حداقل برای 3 ماه از فعالیت پزشکی محروم نمود!

 

  1. بر اساس نص صریح قانون ،محاکمه و مجازات افراد باید بر اساس قانونی باشد که از قبل وضع شده است. حال سوالی که مطرح می شود این است اگر پزشکی بیماری را در شرایط قابل قبول و رو به بهبودی با اجازه ، اطلاع و رضایت خود بیمار و اقوام درجه یک وی به پزشک دیگری با توانایی و تبحری در حد خود بسپارد آیا چنین موردی را می توان رها کردن بیمارو خطای پزشکی تلقی کرد؟ به راستی رأی کارشناسی در این مورد بر اساس کدام قانون و منطق صادر شده است؟ مگر پزشک معالج مرحوم کیارستمی ، ایشان را در وسط بیابان ، تک وتنها و به امان خدا رها کرده است که چنین اظهار نظری در مورد وی شده است؟

بد نیست که همگان بدانند مرحوم کیارستمی در یکی از مجهزترین مراکز درمانی کشور تحت درمان بوده است و تمامی امکانات تشخیصی و درمانی روز دنیا در این مرکز موجود بوده و پزشکِ جایگزین نیز تمامی اقدامات درمانی لازم را برای بیمار به صورت کاملاً دقیق ، علمی و به هنگام انجام داده است کما اینکه دو عملِ سوم و چهارم مرحوم کیارستمی با تشخیصِ ایشان انجام پذیرفته ، به گونه ای که کارشناسان محترم این پرونده هیچ خورده ای به نحوه تشخیص و درمان ایشان نگرفته اند. 

آیا پزشکِ جراح جانشین، در اقدامات خود مرتکب قصور و کم کاری شده است؟ و آیا اگر هر جراح دیگری به جای ایشان بود کار دیگری برای بیمار انجام می داد؟

شاید بد نباشد که در امر اظهار نظرِ کارشناسان محترم به ترک بیمار توسط پزشک و اعلام قصور پزشکی در این مورد تجدید نظری منطقی صورت گیرد واینگونه احساسی با این پرونده برخورد نگردد. 

 

 

 

آقای دکتر احمد میر شما پزشک معالج مرحوم عباس کیارستمی بودید و در این دوران هرگز پاسخ و یا واکنشی در جراید از شما ندیده و نشنیده ایم . دلیل این سکوت طولانی چیست ؟

پیش از هرچیز باید یادآور بشوم که درگذشت عباس کیارستمی ضایعه جبران ناپذیری برای فرهنگ و هنر این مرزو بوم است و فقدان چنین فرد و استعدادی برای همه ما تأثر انگیز و دردناک است . لذا وظیفه خود میدانم که به همه هنرمندان و هنردوستان و کلیه جامعه هنردوست ایران تسلیت بگویم .چرا من تا امروز سکوت اختیار کردم . این سکوت به این دلیل بود که گفته ها ونوشته های زیادی درباره بیماری ، روند درمان و مرگ مرحوم عباس کیارستمی وجود دارد و پاسخ به آنها نیاز به کارشناسی علمی داشت و هدف من این بود که اجازه بدهم کارشناسان ذی صلاح و کارشناسان نظام پزشکی کشور به این موارد رسیدگی کنند و درکمال استقلال بتوانند رأی خود را اعلام کنند . به این دلیل من در مقابل تمام سخنان شایسته و ناشایسته درست و نادرست و حتی اهانت آمیز سکوت کردم تا بتوانیم به نتیجه ای درست و عادلانه ای برسیم.مضافاً اينكه برخى اظهار نظرها به منظور جواب گرفتن و جواب دادن و مطرح بودن به هر قيمت بود.مطلقاًبنده نمى خواستم و نمى خواهم وسيله اين فرايند باشم . در ضمن من فکر می کنم که پزشک وظیفه دارد در هر حال و حالتی رفتاری نمونه داشته باشد و بیماران ما نیز از ما چنین انتظاری را دارند . وظیفه من سکوت و احترام به مرحوم کیارستمی بود .

گفته شده است که آقای کیارستمی قرار بوده است توسط پدر جنابعالی مورد عمل جراحی قرار بگیرد آیا این ادعا صحت دارد ؟

این ادعابه هیچ وجه صحت ندارد . آقای کیارستمی با بنده از قبل آشنایی دوری داشتند و پس از بررسی خودشان به من مراجعه کردند . ایشان اصرار داشتند که حتما قبل از تعطیلات عید این عمل انجام بشود چون بعد از عید برنامه مسافرت خارج از کشور داشتند و قرار بود در خارج از کشور فیلمی را تهیه بکنند . در ضمن جای یادآوری است که پدر من دکتر علی محد میر سالها است ، شاید بیش از 10 سال است که عمل جراحی انجام نمیدهند و الان 93 سال دارند و هیچ جای تردیدی باقی نمی ماند که ایشان به من مراجعه کردند و نه به پدرم .

 

 مرحوم کیارستمی با چه علایمی به شما مراجعه کردند ؟

آقای کیارستمی به دلیل کم خونی در بیمارستان دیگری مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته بودند ونتایج این آزمایشها نشان میداد که به علت کم خونی و نتایجی که از كولونوسكوپى و بافت شناسى حاصل شده بود باید موردعمل جراحی قرار بگیرند . تمام همکارانی که ایشان را دیده بودند پیشنهاد عمل را داده بودند . به همین علت وقتی به من مراجعه کردند درباره این مسأله با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم تا پس از قطع داروهای ضد انعقادی که مصرف میکردند به بیمارستان بیایند و در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار بگیرند .

 

 بیماری دقیق مرحوم عباس کیارستمی چه بود ؟

به عنوان یک پزشک مثل هر پزشک دیگری ما به قسم نامه ای که سوگند خوردیم پای بندیم . افزون بر اين قانون هم حفظ اسرار پزشكى را مقرر كردهاست. بیماری جزء اسرار پزشکی افراد است ، یک بار دیگر این سوال از من شد واز پاسخ به این سوال سرباز زدم چون تا آن زمان اقاى کیارستمی چنین اجازه ای را به من نداده بود تا درباره نوع بیماری ایشان با کسی صحبت کنم . امروز هم به همین قسم نامه و به همین حفظ  اسرار پزشکی پای بندم . چنانچه خانواده مرحوم عباس کیارستمی چنین اجازه ای به من بدهند ، من باکمال میل نوع بیماری و درجه بیماری و کل مسائلی را  که مربوط به بیماری ایشان است  در اختیار همگان قرار میدهم ولی تا قبل از اینکه اجازه به من داده شود من متأسفم که امروز هم درباره نوع دقیق این بیماری اجازه ای ندارم با کسی صحبت کنم .

 بیمار در چه تاریخی و به چه علتی بستری شد ؟

مرحوم عباس کیارستمی پس ازتمهیدات لازم و ویزیت ها و مشاوره های لازم بعدازظهر 17 اسفند مورد عمل جراحی قرار گرفتند . آقای کیارستمی به مشکلی دچار بودند که چنانچه عمل نمیشدند در آینده ای نزدیک خطرات زیادی تهدیدشان می کرد . در تاریخ 17 اسفند عمل شدند . عملشان با موفقیت به انجام رسید و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدند .

 عمل دوم بیمار به چه علت بود ؟ در کیفرخواست آمده است که شما در این عمل تأخیر کرده اید ؟

عمل دوم به علت بروز خونريزى بود. بيمار به مدت دو روز داروى ضد انعقاد خون دريافت كرده بود و ما مدت ٤٨ ساعت به بيمار فرصت داديم تا اثر اين دارو از بين برود. در طول اين مدت من ،همكارم دكتر ناصرى وهمه پزشكان مشاور و مسؤلين icu بر بالين بيمار حاضر بوديم. خون و فراورده هاى خونى به بيمار تزريق شد ،ودر اين مدت هرگز افت فشار خون، كم كارى كليه يا علايم DIC نداشتيم. بررسى بالينى ، سونوگرافى و سى تى اسكن انجام شد و روز ٢٠ اسفند بيمار دوباره عمل شد. خونريزى مهار شد بدون اينكه منشأ خونريزى واضحى يافت شود. از ان به بعدنيز  ديگر با مشگل خونريزى مواجه نشديم. توجه بفرماييد كه اقدام جراحى در بيمارى كه داروى انعقاد دريافت كرده است ، پيش از قطع دارو امرى بسيار خطرناك است.

 

 شما در چه شرایطی بعد از عمل دوم به مسافرت رفتید ؟

آقای عباس کیارستمی بعد از عمل دوم یک روند بهبودی کاملا رضایت بخشی داشتند . بعد از عمل دوم فقط یک واحد خون تزریق کردیم و دیگر نیازی برای تزریق خون نشد . هموگلوبین رفته رفته به حد نرمال برگشت و از لحاظ کلیوی- قلبی - ریوی و عمل کرد روده کاملا خوب بودند . تغذیه بامایعات شروع شد ، راه می رفتند و هموگلوبین 11 داشتند . در چنین شرایطی بود که بعد ازظهر روز 29 اسفند ، 9 روز بعد از عمل دوم در حالی که در موقعیت پایدار و مطلوب قرار داشتند ، با ایشان صحبت کردم من اعلام کردم که من فقط با موافقت ایشان به سفر خواهم رفت و گفتم چنانچه با سفر من موافق نباشند من در کنار ایشان خواهم ماند. و اين صرفاً به خاطر ارادت خاص به اقاى كيارستمى بود و الا پزشك در صورتيكه جانشين صلاحيتدارى به جاى خود معرفى نمايد مكلف نيست براى سفر از بيمار اجازه بگيرد.آقای کیارستمی و برادر ایشان و پسرشان با سفر من موافقت کردند . من برای این سفر به جای خود جانشینی انتخاب کردم . آقای دکتر ناصری متخصص جراحی عمومی که از روز اول ، از عمل اول و دوم در کنار من بودند و هر روز آقای کیارستمی را دیده بودند ، از ریزه کاری بیماری و تحول و پرونده ایشان مطلع بودند . آقای دکتر ناصری را بعنوان جانشین معرفی کردم و آقای کیارستمی با این جانشینی کوچکترین مخالفتی نشان ندادند و با اجازه بیمار و خانواده و تعیین جانشین به سفر رفتم . تکرار میکنم زمانی که من به مسافرت رفتم شرایط آقای کیارستمی 100 درصد پایدار و خوب بود و خونریزی نداشتند . هیچ جراحی بیمار خود را در شرایط بد رها نمیکند وجايى نميرود.

 در غیاب شما چه اتفاقی افتاد ؟

روزدوم فروردین با وضعیت خوب از بخش مراقبتهای ویژه به بخش منتقل شدند و در وضعیت بسیار خوبی به سر میبردند تا اینکه چند روز بعد آقای دکترناصری که همکار و جانشین من  تشخیص میدهند بیمار دچارعفونت کیسه صفرا شده است . عفونت کیسه صفرا هیچ ارتباطی به عمل اول و دوم ندارد و ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد . تشخیص درست گذاشته شد و آقای دکتر ناصری کیسه صفرا را عمل کردند و بعد از عمل هم بیمار روند بهبودی داشتند تا اینکه دوباره دچارتب و دل درد شدند و بعد از مشورت با جراحانی که در آن دوران در تهران حضور داشتند ايشان دوباره عمل شدند. محل دوخت دچار نشت شده بود. سطح قدامی حالب چپ مشکل پیدا کرده بود حالب به هیچ وجه قطع نشده بود به علت  خونگیری با وسايلى كه حرارت بالا دارند دچار نوعی سوختگی شده بود بدون اینکه قطع شده باشد و نشت نداشت . براى بيمار كولوستومى گذاشته شد و از متخصصین اورولوژی دعوت شده و حالب مورد ترمیم قرارگرفت و این عمل با موفقت به پایان رسید .

با اينكه بيمار عارضه دار شده بود، تیم پزشکی که در آن زمان در تهران حاضر بود تشخیص های درست گذاشت و درمان های درست برای آقای کیارستمی انجام داد. در طول مسافرتم من به صورت مدام و پیوسته از راه تلفن و فضای مجازی از طریق گزارشات دکتر ناصری در جریان لحظه به لحظه روند درمان بوده و هر لحظه درباره هر تصمیم مرا درجریان گذاشته وهر تصميمى با هماهنگى اينجانب انجام شد .

 

در این دوران آقای دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت و درمان گروهی را برای پیگیری درمان آقای عباس کیارستمی مأمور کردند این همکاران چه نقشی در درمان ایشان ایفا کردند ؟

 

آقای دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت روز 12 فروردین از آقای عباس کیارستمی دیدار کردند و در این دیدار گروهی از متخصصین و همکاران بنام جراحی ، داخلی، آی سی یو و عفونی را انتخاب کردند برای اینکه به نحوه درمان آقای کیارستمی رسیدگی کنند . این همکاران بزرگوار و ارجمند که هر کدام از متخصصین بنام این مملکت هستند در بیمارستان حضور بهم رساندند و با بررسی هایی که انجام دادند همه متفق القول بودند که درمان آقای کیارستمی بخوبی انجام شده و کوتاهی دراین درمان انجام نشده و همه تجهیزات لازم در بیمارستان مهیا بوده است . بنده هم بعنوان پزشک معالج آقای کیارستمی گزارشات مرتبی را به صورت روزانه به دفتر آقای دکتر هاشمی ارسال می کردم و از وضعیت حال آقای کیارستمی وزارتخانه را مطلع ميساختم و بارها از پیشنهادات و راهنمايى های گروه منتخب وزارتخانه استفاده کردم و بسیاری از تصمیمات راباکمک این بزرگواران گرفتیم و تا زمانیکه آقای کیارستمی در بیمارستان بودند از راهنمایی های این گروه همیشه بهرمند بودیم . توجه بفرماييد كه اين فرايند به علت اهمييت خاص فرهنگى و اجتماعى مرحوم كيارستمى بودو براى هر بيمارى چنين امكاناتى فراهم نيست.

 

 آیا به نظر شما بیمارستان آنچه را که نیاز برای درمان چنین بیماری بوده محیا کرده است ؟

 

من با قدرت و قاطعیت اعلام میکنم که هیچ کمبودی در بیمارستان برای درمان آقای کیارستمی وجود نداشته و کادر پزشکی و کادردرمانی و پرستاران و بخش ویژه بیمارستان تمام کوشش خودشان را برای بهبود آقای کیارستمی انجام دادند و فکر میکنم آنچه در کشورمی توانست برای چنین بیماری مهیا باشد در بیمارستان جم برای ایشان مهیا بوده است.

 

آقای کیارستمی تا چه تاریخی بستری بود و درچه موقعیت روحی و جسمی بیمارستان را ترک کردند؟

 

بعد از این اعمال جراحی سنگین از بخش مراقبتهای ویژه به بخش معمولی منتقل شدند و در این دوران روند درمان خوبی طی کردندو درتاریخ 7 اردیبهشت از بیمارستان ترخیص شدند . مسلماً فردی که 4 عمل سنگین پشت سر گذاشته و چندین روز در بیمارستان بستری بوده با وضع جسمانی طبیعی به خانه برنمی گردد . از لحاظ جسمانی ضعیف بودند و از لحاظ روحی دوران سختی را گذرانده بودند ولی در ضمن ما با فردی قوی روبرو بودیم از لحاظ روحی و از نظر جسمی مطمئن بودیم در منزل هم می توانند روند بهبود را ادامه بدهند .

 آیا پس از ترخیص از بیمارستان ایشان تحت کنترل بودند ؟

بله . وقتی ترخیص شده و به منزل رفتند پرستاران خصوصی 24 ساعت بالای سر ایشان بودند . من هفته اول هر روز به دیدنشان رفتم و از هفته دوم هر دوسه روز یک بار ، از هفته سوم و چهارم به بعد هفته ای یکی دوبار رفتم . در تمام طول مدتی که در منزل بودند روزی 1 یا 2 بار با پرستاران ایشان تماس می گرفتم و جویا حالشان میشدم و دستورات را می دادیم و و با همکارانمان به دیدنشان می رفتیم از جمله با پزشک عفونی و همکار جراح به دیدنشان رفتیم و آزمایشات را پیگیری میکردیم و خوشبختانه روند بسیار خوبی را در منزل طی کردند . در بدو کار ضعیف بودند اشتها نداشتند غذا نمی خوردند به تدریح راه افتادند در منزل حرکت می کردند بعد از چندی برای مدتی به خارج از تهران رفتند و به کارهای هنری کم کم میپرداختند و روند خوبی را طی می کردند.

 

چرا پس از ترخیص بیمار در بیمارستان آراد بستری شد ؟

 

آقای کیارستمی شخصاً علاقه داشتند مشکلات و بررسی های ادراری توسط جناب آقای دکتر سدهی در بیمارستان آراد پیگیری شود . به همین دلیل در همان زمان از اقاى دکتر سدهى دعوت کردیم به بیمارستان جم آمدند و بیمار را ویزیت کردند و بعد از ترخیص هم برای بررسی های سیستم کلیوی و ادراری به بیمارستان آراد تشریف بردند . هر بار به بیمارستان آراد رفتند من هم به بیمارستان آراد رفتم و تمام بررسی ها در بیمارستان آراد با هماهنگى بنده انجام شد. جا دارد در همينجا از جناب اقاى دكتر سدهى و همه كادر پزشكى و پرستارى بيمارستان اراد و بيمارستان جم كه با علاقه احترام و صميميت در درمان اقاى كيارستمى شريك بودند صميمانه تشكر كنم. برای آخرین بار به علت تب به بیمارستان آراد مراجعه کردند و تشخیص داده شد که هماتوم پشت شکم عفونت کرده و این هماتوم زیر گاید سی تی اسکن تخلیه شد و تب ایشان قطع شده و ما از این روند کاملاً رضایت داشتیم .

 

 دلیل سفر آقای کیارستمی به خارج از کشور چه بود ؟

 

دلیل سفر آقای کیارستمی به خارج از کشوررا از ما نباید پرسید . آقای کیارستمی ، دوستانشان و خانواد تصمیم به این سفر گرفتند . ما همه بر این عقیده بودیم که آقای کیارستمی در ایران درمان شده اند و عوارض نيز  درمان شده است ، از بیمارستان به منزل رفته اند و بیماری ایشان تحت کنترل است و دلیلی برای سفر خارج نمی دیدیم . میل اطرافیان و بیمار و دوستان این بود که ایشان به فرانسه سفر کنند و مورد بررسی های بیشتر قرار بگیرند . روزیکه آقای کیارستمی به سفر می رفتند پزشک هواپیما با من تماس گرفت و پرسید من چه دلیلی برای سفرایشان باید ذکر کنم ، تمام درمانها برای ایشان در ایران انجام شده است . من پاسخ گفتم که دلیل سفر را از ما نپرسید ما پیشنهاد سفر نکردیم و میل خودشان و خانوادشان است که به خارج از کشور سفر کنند و پزشکان ایشان در ایران در بیمارستان جم و بیمارستان آراد چنین پیشنهادی نکردند و حتی دوستان ایشان در بیمارستان آراد سعی کردند ایشان را از این سفر منع کنند .

 

 

 اگر قرار بود دوباره درمان کیارستمی را به عهده میگرفتید چه تغییری در پلان درمانی خود می دادید ؟

 

عرض کنم خدمتتان ما آنچه را که انجام دادیم از روی قواعد و اصول پزشکی انجام دادیم و آقای کیارستمی در این درمانها دچار عوارض شدند . ناگفته نماند عارضه در نهاد درمان پنهان است . متأسفانه عوارض زیادی برای مرحوم کیا رستمی رخ داد که خوشبختانه ما همه این عوارض را تشخیص دادیم و درمانهای درستی را انجام دادیم و بیمار درمان شد و ترخیص شد . راه و روش درمان بیماری و عوارض ایشان درست و علمی بوده است . بنابر اين اگر قرار بود اين فراىند تكرار شود دقيقاً همان كارهايي را انجام ميداديم كه انجام داديم با همان جدول زمانى.

 

 نظرتان درباره سخنانی که بعضی از هنرمندان در جراید به زبان آورده اند چیست ؟

 

بین جامعه هنری و جامعه فرهیخته پزشکی در ایران روابط عمیق و استواری از دیرباز برقرار بوده است که با سخنان تنی چند خدشه دار نخواهد شد . این گفته ها و نوشته ها جامعه خدوم پزشکی ایران را به حق آزرده کرده است . پزشکان این مرز و بوم در سخت ترین شرایط ، دوران جنگ تحمیلی و امروز در نقاط دور افتاده این کشور در حال خدمت به مردم شریف ایران هستند . حضور این پزشکان و خدمات صادقانه ایشان بر هیچیک از احاد این مملکت پوشیده نیست و باعث آرامش خاطر و آسایش یک یک هموطنان ماست . پزشکان از هر دسته و تخصصی در هر گوشه از ایران با افتخار به جامعه هنری ایران خدمت کرده اند و هنرمندان ایرانی نیز با احترام متقابل و حق شناسی با پزشکان برخورد کرده اند . این سخنان ناشایست و اهانت آمیز از اقلیتی بسیار کوچک از جامعه هنری ایران بوده است كه به وضوح فاقد برخى شرايط براى يك هنرمند - يعنى ادب ،فروتنى وخود دارى- است.

 

 گفته شده است که پزشکان مرحوم کیارستمی در توضیح بیماری و روند درمان کوتاهی کرده اند ؟

 

این ادعا از اساس نادرست و اهانت آمیز است . من و همه همکارانم از کوچترین توضیحی به بیمار و افراد خانواده ایشان کوتاهی نکردیم و اصولاً امکان ندارد که بیماری در سطح فرهنگی اقاى عباس کیارستمی به مدت 3 ماه درمان در بیمارستان و در منزل توضیحی نشنود و سوالی نکند و پاسخی نگیرد . این اتفاق حتی برای عادی ترین بیمار غیرقابل تصور است . چه رسد به مرحوم کیارستمی و خانواده ایشان . در هر صورت چنین ادعایی هرگز در بیمارستان و سپس در منزل مطرح نشد .

 

 

 

 

 شما سومین نسل جراح در ایران هستید ، لطفاً خودتان را بیشتر به ما معرفی کنید .

 

پدربزرگ من دکتر یوسف میر در سال 1300 به عنوان اولین جراح دانشگاه دیده و متخصص کار خود را در ایران آغاز کرد و مسئول نخستین بخش جراحی دانشگاهی ایران بود . در پی او پدر و عموی من که دو برادر همزاد بودند پس از پایان تحصیلات و کار در سوئیس به ایران بازگشتند و سالها در بیمارستان هزار تختخوابی تهران و سپس در بيمارستان جم کار و تدریس کردند . من نیز پس از بیست سال اقامت در سوئیس و اخذ تخصص جراحی عمومی به ایران برگشتم . امسال 28 سال است که جراحی میکنم ، 10 سال در سوئیس جراحی کردم و از سال 1990 جراحی لاپاراسکوپی را آغاز کردم و مسئول آموزش لاپاراسکوپی در بخش دانشگاهی سوئیس بودم و امسال 18 سال است كه در تهران كار مىكنم. چند سال جزو کادر علمی دانشگاه پزشکی ایران بودم . طی این سالها بیش از 5000 جراحی انجام داده ام . متأسفانه بیشتر این عملها موارد سرطانی هستند . 

یکی از فرزندانم هم اکنون در سوئیس مشغول تحصیل در رشته پزشکی است و چهارمین نسل پزشک در خانواده خواهد بود . آرزو دارم که او نیز به ایران برگردد و خدمت به ایران را سرلوحه کار خود قرار دهد . از بازگشت و کار در ایران صمیمانه خوشحالم و با وجود مشکلاتی که پیش می آید هرگز از این تصمیم پشیمان نبوده ام .

 

در پايان ميخواستم از اينكه به من فرصت داديد پرده از بسيارى ناگفته ها بر دارم و گوشه اى از روزها تلاش و زحمت دستجمعى پزشكان معالج  مرحوم كيارستمى را بازگو كنم ، از شما تشكر كنم. اميدوارم كه اين مختصر در روشن شدن ذهن هموطنان عزيز و تداوم اعتمادشان به پزشكان ، مثمر ثمر باشد. 

 


دفاع از حقوق جامعه  پزشکی: دکتر احمد میر، پزشک مرحوم کیارستمی بعد از ماه ها سکوت بالاخره حاضر به مصاحبه با خبرنگاران شد.

ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram