درسی از یک پرونده:

به قلم  آقای حسن خلیفه ای (با کمی تغییر در متن اصلی)
 
بیمار مردی ۴۲ ساله که متعاقب ایست قلبی تنفسی در ساعت ۷ بامداد به اورژانس بیمارستان آموزشی توسط آمبولانس ۱۱۵ وارد و پس از انتقال به اتاق احیا  ،عملیات احیا شروع میشود.
پسر بیمار که جوانی ۲۳ ساله میباشد،بشدت بیقرار است و از کادر حاضر تقاضای کمک مینماید.
این در حالی است که عملیات احیا در حال انجام میباشد.
متاسفانه در ساعت ۷：۴۵ ،اعلام ختم عملیات احیا و فوت بیمار به پسرش توسط پزشک معالج صورت میگیرد.
پسر متوفی بسیار نگران ،تقاضای دیدن جسد پدر خود را مینماید و با ممانعت پزشک معالج به این دلیل که در اتاق احیا ،بیمار دیگری وجود دارد که حضور شما و بی قراری تان برای این بیمار موجب اذیت است،مواجه میشود.
اما پسرمتوفی بی تفاوت به صحبت پزشک وارد اتاق احیا شده و مشاهده میکند که تعدادی از دانشجویان درحال تمرین اینتوباسیون بر روی جسد بی جان پدرش میباشند.
و عده ای در حال تلاش برای تزریق مستقیم به داخل عضله قلب.
پس از مشاجرات لفظی و خروج از محل، ضمن شکایت از مرکز یاد شده در خصوص تعیین علت فوت، به اتهام جنایت عمدی بر میت نیز از عوامل حاضر ،طرح شکایت میکند.

دادیار ،جنایت وارده را جنایت شبه عمد  بر میت و مستوجب دیه,, میداند.
پرونده پس از تکمیل به دادستان ارجاع و کیفرخواست صادره ،تایید و جهت صدور حکم به دادگاه صالح کیفری،ارسال میگردد.
دادگاه در وقت رسیدگی تشکیل و پس از بررسی اظهارات شاکی و مشتکی عنهم، جنایت شبه عمد بر میت را محرز و مرتکبین را به پرداخت دیه یا ارش ،محکوم مینماید.

نکات حقوقی در این پرونده:
انجام تمرینات علمی بر جسد ،چنانچه بدون رضایت اولیای دم باشد، مصداق بارز جرم ,, جنایت عمدی بر میت,, بوده و مرتکب یا مرتکبین علاوه بر دیه به شلاق نیز محکوم میگردند.

ماده 727 قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ مقرر میدارد： هرگاه شخصی به‌طور عمدی، جنایتی بر میت وارد سازد یا وی را هتک نماید، علاوه‌بر پرداخت دیه یا ارش جنایت، به سی‌و یک تا هفتاد و چهارضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود.

منبع : کانال حقوق پزشکی