مختصری در مورد يوتانازي(2)

مختصری در مورد يوتانازي(2)

اعتقاد به يوتانازي يا مخالفت با آن به دو نوع بينش در رابطه با آفرينش انسان؛ اهداف زندگي و سرانجام او بازمي‌گردد.

موافقين يوتانازي به دلايل زير اين عمل را جايز دانسته و آنرا تجويز مي‌نمايند.

1- انسان حيوان تكامل يافته‌اي بيش نيست. مدتي در اين جهان زندگي مي‌كند و در نهايت مرگ به زندگي او پايان مي‌دهد.
 هدف انسان از زندگي نيز جز بهره‌گيري از انواع لذائذ حيواني چيز ديگري نيست بنابراين دليل ندارد وقتي فرد به علت بيماري لاعلاج و تحمل درد و رنج فراوان نمي‌تواند از لذات زندگي بهره ببرد به زندگي‌ ادامه دهد. در اينجاست كه مي تواند خود به زندگي اش خاتمه داده و يا از پزشك كمك بگيرد.
2- استفاده از داروها و دستگاهها در اين افراد سبب وارد ساختن زيان مالي به جامعه مي‌گردد.
3- همراهان بيمار در شرايط روحي بدي قرار دارند و تسريع در مرگ بيمار محتضر آرامش آنان را اعاده مي‌كند.
4- به گفته آلبرت‌شوايتسر پزشك وظيفه قانوني و اخلاقي ندارد كه درد كشيدن بيمار را طولاني كند.
5- حق مسلم بيمار درحال مرگ اينست كه مرگ راحت و انساني داشته باشد.
6- والدين دردمند حاضرند رنج و عذاب مرگ را تحمل كنند ولي حاضر نيستند كه جگرگوشه‌شان بيهوده؛ شكنجه و درد را متحمل شود.
7- تسريع در مرگ بيمار محتضر يك انديكاسيون پزشكي است.
8- بيمار لاعلاج سربار جامعه است.

در مقابل مخالفين يوتانازي نيز به دلايل زيرا آنرا رد نموده و عملي غيراخلاقي و غيرانساني مي‌دانند.

1- هدف از آفرينش انسان بالاتر از مواردي است كه صرفاً با وجود درد و رنج بخواهد به زندگي خود پايان دهد و در واقع درد و رنج و مصائب براي تكامل نفس انسان لازم و ضروري است كه ممكن است در مراحل آخر زندگي بخود بيايد و فرصت توبه داشته باشد كه نبايد اين فرصت را از انسان گرفت.
2- نارسائي علم پزشكي و پزشك در تشخيص بيماران لاعلاج بطوريكه موارد زيادي بوده است كه عليرغم تشخيص لاعلاج بودن؛ بيمار نجات پيدا كرده و سالها زندگي مفيدي داشته است.
3- با وجود اعتقاد به يوتانازي رابطه سالم و اعتماد بين بيمار و پزشك كه يكي از اصول لازم و ضروري براي موفقيت در درمان است از بين خواهد رفت.
4- اقدام به يوتانازي در ابتدا با هراس؛ احتياط و وسواس فراوان خواهد بود ولي به مرور زمان بصورت يك امر عادي درآمده و چه بسا بيماران زيادي كه لاعلاج هم نباشند و مورد عمل يوتانازي واقع شوند.
5- ترحم به بيمار تنها عامل دست زدن به يوتانازي نيست بلكه خستگي؛ كسالت و آزردگي كادر پزشكي و بستگان بيمار لاعلاج نيز (اگر چه به صورت ناخودآگاه) نقشي در آن ايفا مي‌كند.
6- پزشكي كه مرتكب يوتانازي مي‌شود براي انجام وظيفه خود بعمل حرام و گناه بزرگي هم دست مي‌زند. بعنوان مثال پزشك بهيچوجه حاضر نيست براي تسكين آلام بيمار دست به سرقت بزند يا مرتكب قتلي گردد اگر چه رفع درد بيمار منوط به سرقت يا ارتكاب قتل باشد.
7- در خصوص جمله آلبرت شوايتسر "پزشك وظيفه اخلاقي و قانوني ندارد كه مدت دردكشيدن بيمار را طولاني كند." در اينجا يك مسامحه لغوي حاصل شده است. پزشك به هيچوجه اجازه ندارد دردكشيدن بيمار را ايجاد يا طولاني كند مگر در موارد درماني؛ اما بر اساس سوگندي كه ياد كرده است به هيچوجه هم مجاز نيست كه از طول عمر بيمار بكاهد و در واقع اگر پزشك نمي‌تواند درد را از بين ببرد از كجا اين حق را بدست مي‌آورد كه جهت رفع اين پديده به حيات وي خاتمه دهد؟ 

 


لطفاً  کانال " دفاع از حقوق جامعه پزشکی" را به جامعه محترم پزشکی و پیرا پزشکی کشور معرفی نمایید.
برای عضویت در این کانال کافیست بر روی لینک زیر  کلیک فرمایید   
 https://telegram.me/dadmehr_org



ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram