درسی از یک پرونده8 هرگز بیمار را بی جهت امیدوار نک

پرونده ما مربوط به دختر جوانی است که به دلیل سوختگی درجه 3 در هر دو اندام فوقانی در یک مرکز سوانح و سوختگی بستری می گردد خانواده بیمار شدیداً نسبت به وضعیت بیمارشان اظهار نگرانی می کنند و پزشک نیزشدیداً تحت فشارایشان است. پزشک به جهت آرام کردن خانواده آژیته و نیز به منظور تقویت روحیه این بیمار جوان، به صورت قاطع ایشان را امیدوار می نماید که بهبودی کامل حاصل خواهد شد و به دنبال یک بستری طولانی حدوداً دو ماهه در آن مرکز درمانی، بیمار در حالی که انگشتان هر دو دست وی دفورمه و دچار محدودیت حرکت بسیار شدید شده است ترخیص می گردد . خانواده بیمار نسبت به وضعیت ایجاد شده بسیار گله مند می شوند و با توجه به صرف مخارج گزاف و عدم رسیدن به نتیجه ای که پزشک معالج به ایشان قول داده بود از پزشک در مراجع مربوطه طرح شکایت می نماید ابتدا در معاونت درمان دانشگاه مربوطه ، سپس در سازمان نظام پزشکی و در نهایت در دادگاه جرایم پزشکی . پزشک معالج مدتهای طولانی وقت خود را در مراجع مذکور صرف می کند تا تبرئه گردد اما در هر کدام از مراجع یاد شده که تبرئه می شود با شکایت مجدد و درخواست کارشناسی دوباره و بعضاً چند باره از طرف بیمار و همراهان وی روبرو می گردد. در نهایت بعد از گذشت حدود سه سال پرونده در تمامی مراجع یاد شده بسته شده و پزشک تبرئه می گردد. ولی هرگز بیمار و خانواده وی قانع نشده وهمچنان مدعی قصور پزشک مذکور می شوند چرا که پزشک در ابتدای امر قول بهبودی کامل به بیمار و خانواده وی داده و آنان را امیدوار نموده است . پس در امر درمان بیماران خصوصاً بیمارانی که احتمال عدم بهبودی یا بهبودی نسبی ایشان می رود لازم است که پزشک معالج ضمن اینکه هیچگونه رعب و وحشت و ناامیدی در بیمار ایجاد نمی کند به طریق منطقی احتمال عدم بهبودی و عدم موفقیت تکنیک درمانی را به وی گوشزد نماید البته این امر یک هنر است، که به گونه ای، با ظرافت و ملایمت این امر به اطلاع بیمار و همراهان وی رسانیده شود تا باعث نا امیدی و هراس در بیمار نگردد یادمان باشد که بیمار می خواهد بداند و حق دارد که بداند پس باید با بیمار صادق باشیم اما این صداقت باید به صورتی هنرمندانه و حساب شده باشد


ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram